لذت در رانندگی همانند غذاخوردن

«سعی کن از رانندگی لذت ببری، درست مثل وقتی که سر میز غذا می نشینی.»

لذت در رانندگی همانند غذاخوردن

«سعی کن از رانندگی لذت ببری، درست مثل وقتی که سر میز غذا می نشینی.»

شنبه، ۲۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۹:۴۵

این توصیه یک مربی آموزش رانندگی به تمام کسانی است که ۲۰ ساعت را با او برای اولین بار پشت فرمان می نشینند، کسانی که در روزهای اول رانندگی، فاصله مجاز با خودروی جلویی را رعایت می کنند، با سرعت مطمئن می رانند، پشت خط عابر پیاده می ایستند، با چراغ زرد توقف می کنند، هنگام تغییر مسیر، راهنما می زنند و…

اما فقط چندماه کافی است که این افراد تازه راننده شده، در حالی که مهر گواهینامه شان خشک نشده به افرادی تبدیل می شوند که نه قانون می دانند و نه پایبندی به اصول رانندگی را ضروری. به گفته یکی از این افراد، «روزهای اول که رانندگی می کردم، قانون حرف اول را می زد ولی با گذشت چند روز از رعایت قانون عذاب می کشیدم چون کسی آن را رعایت نمی کرد و احساس می کردم حقم پایمال می شود».

در شهرهای پرجمعیت و پرتردد، معمولا افرادی که به اصول راهنمایی و رانندگی پایبندند، به دلیل رعایت نشدن قانون از سوی اکثریت رانندگان، مجبور به بی قانونی می شوند، انحراف به چپ های غیرمجاز، بوق های متوالی، نوربالاهای مکرر و… معمولا پاداش رعایت سرعت مطمئن و خونسردی به هنگام رانندگی است.

● نوربالا
ترافیک و شلوغی بزرگراه در غروب یک روز گرم تابستانی، همه رانندگان را کلافه کرده، بعضی ها شیشه خودرو را بالا کشیده و از باد سرد کولرها لذت می برند، اما آنها که خودروی مدل بالا ندارند، شیشه خودروها را تا آخر پایین کشیده اند و گاهی سر از پنجره بیرون می کنند تا شاید بادی به سرشان بخورد. در شلوغی و حرکت لاک پشتی خودروها، یک خودروی تویوتا بدون اشاره و راهنما، مسیر را تغییر می دهد و به زور جلوی خودروی پراید می پیچد، راننده پراید که راه دادن به تویوتا را گناه نابخشودنی می داند، از زرنگی راننده تویوتا خونش به جوش می آید و در گرگ و میش هوا نوربالایش را روشن می کند تا از آیینه جلوی تویوتا، چشم راننده را آزار بدهد. او ۱۰۰متر از مسیر بزرگراه را سپر به سپر تویوتا می رود تا هم انتقام گرفته باشد و هم راننده متخلف را ادب کند.

هر چند گفته می شود که در کشور ما «فرهنگ رانندگی» در حال ارتقاست، اما دیدن برخی رفتارهای کودکانه و انتقام جویانه از سوی بعضی رانندگان هنگام رانندگی، نشان می دهد که این فرهنگ همچنان نیازمند بازسازی است. به گفته بعضی کارشناسان بین شیوه رانندگی فرد با لایه های درونی شخصیت او ارتباط وجود دارد. در واقع چگونگی رانندگی با خودرو به خوبی وجوه مختلف شخصیت و رفتار اجتماعی فرد را به نمایش می گذارد، یعنی رانندگی نمونه ای از اخلاق اجتماعی رانندگان است.

سمیه کیانیان، کارشناس ارشد علوم اجتماعی که پایان نامه دانشجویی خود را در زمینه اخلاق اجتماعی تدوین کرده، می گوید: قانونمندی و پایبندی به اصول آن، کنترل اعصاب فردی در برابر محرک های محیطی، کنترل عصبانیت و خشونت درونی و داشتن روحیه تسامح از جمله نمودهای اخلاق اجتماعی است که گاهی ناخودآگاهی از سوی افراد مورد بی اعتنایی قرار می گیرد و منجر به بروز تنش می شود، این مساله بخصوص در هنگام رانندگی در عدم رعایت قانون نمود پیدا می کند.

● بوق
معمولا هنگام خستگی، رانندگان عصبی ترند، وقتی عرض خیابان محدود باشد، پیدا کردن جای پارک خودرو حتی برای چند ثانیه بسیار دشوار است، پارک دوبله هم مشکل ساز است، در یکی از همین خیابان های کم عرض، خودرویی با سرعت ۴۰ کیلومتر در حال حرکت است، به یکباره راننده خودروی دیگر بدون راهنما از جای پارک خارج می شود به این امید که خودروهایی دیگر توقف می کنند.

اما راننده خودروی در حال حرکت نمی ایستد و در واکنش به این بی توجهی و کاهش یکباره سرعتش، دستش را روی بوق فشار می دهد، بوق ممتد خودرو برای مدت ۵ ثانیه، توجه همه عابران را به خود جلب می کند، صدای بوق گوشخراش در نقش یک فریاد و یک ناسزا نه فقط بر سر خودروی خاطی که بر سر تمام رانندگان و عابران خیابان هوار می شود.

س. محمدی، راننده تاکسی است که به گفته خودش ۱۷سال است درخیابان های تهران کار می کند، می گوید: وقتی شغل شما رانندگی باشد، اعصابتان به مرور ضعیف می شود، خیلی از مردم ما فرهنگ رانندگی ندارند، طرف پشت بنز الگانس می نشیند و هنوز نمی فهمد باید هنگام پیچیدن به راست و چپ، راهنما بزند. شما هم اگر جای ما بودید حداقل برایش بوق می زدید.

● ورود ممنوع
کوچه باریک انتهای بزرگراه تا نیمه دوطرفه است و از نصف کوچه به بعد یکطرفه می شود، اما خیلی از رانندگان به علامت ورود ممنوع یا توجهی نمی کنند یا آن را نمی بینند، در این کوچه پرتردد هر روز برخی صحنه ها تکرار می شود؛ راننده پژو با ۴مسافر علامت ورود ممنوع را می گذراند و به نیمه کوچه می رسد که از آن سوی کوچه سر و کله یک خودروی شاسی بلند و پهن پیکر پیدا می شود، ۲ خودرو سپر به سپر و شاخ به شاخ هم می ایستند، راننده تاکسی به عقب نگاه می کند، خودروی متخلف دیگری پشت او ایستاده، نه راه پس دارد و نه راه پیش، آمرانه از خودروی جلویی می خواهد که عقب رود تا آنها بگذرند، اما ساده ترین واکنش خودروی شاسی بلند این است که تکان نخورد و طلبکارانه می خواهد که آنها دنده عقب بروند بالاخره بعد از چند نگاه غضبناک و چند فحش و ناسزا ۲ خودروی متخلف عقب می روند و راننده پیروز، با فخر و مباهات از کنارشان می گذرد.

این روزها با افزایش تعداد خودروها در خیابان های شهر شاهد بروز رفتارهایی مبتنی بر فرهنگ های مختلفی هستیم که کاملا نشان دهنده تضاد بین خرده فرهنگ ها هستند. لجبازی از جمله این گونه رفتارهاست که افراد وقتی پشت فرمان می نشینند از خود بروز می دهند و جالب این که با خروج از خودرو این رفتار به شکل های نامحسوسی دیده می شود.

استفاده از سیستم های صوتی پرقدرت، شیشه های دودی، پرده عقب خودرو، لامپ های غیرمجاز، سرعت های غیرمطمئن، نصب بوق های گوشخراش و استفاده عمومی و بی مورد از آنها، این روزها به ابزارها و شیوه های رانندگی در شهرها تبدیل شده است. محمدی راننده تاکسی در این باره هم می گوید: خیلی از افرادی که تازه به نوایی رسیده اند، اتومبیل های مدل بالا برای جوانانی می خرند که هنوز فرهنگ رانندگی را نمی دانند. بسیاری از این ماشین ها هر روز در بزرگراه ها چپ می شوند چون راننده سرعت غیرمجاز دارد. خیلی وقت ها سر به سر ما رانندگان تاکسی می گذارند و سبقت های خطرناکی می گیرند، چندی قبل در بزرگراه یادگار امام یک خودرو بی ام و کوپه که جوان حدودا ۲۰ ساله ای پشت آن نشسته بود. چنان سبقتی از سمت راست من گرفت که نزدیک بود با ۴ مسافر به گاردریل های کنار بزرگراه برخورد کنم.

● سرعت
از اولین اصولی که به رانندگان می آموزند این است که هنگام زرد شدن چراغ راهنمایی باید ایستاد، اما در ایران، چراغ زرد یا نارنجی یعنی افزایش سرعت و عبور پرشتاب از چراغ راهنمایی که تا چند ثانیه دیگر قرمز می شود. این مساله در بسیاری موارد منجر به بروز حوادثی بویژه برخورد با عابرین پیاده می شود. بر سر چهارراه پررفت و آمدی، اتومبیلی می خواهد با سرعت از چراغ زرد که به ثانیه های آخر رسیده عبور کند، راننده یکباره چشمش به مامور آن سوی چهارراه می افتد، پا را روی ترمز می گذارد و در یک چهارراه شلوغ روی خط عابر می ایستد، نه راه پس دارد و نه راه پیش، روی خط عابر مانده در حالی که موجی از عابران می خواهند از خط عبور کنند. شیشه هایش را بالا می کشد تا صدای اعتراض عابران را نشنود.

این روزها هرچند ماموران راهنمایی و رانندگی و فرماندهان آنها، آبروداری می کنند و از ارتقا و بهبود فرهنگ رانندگی و پایبندی به قانون خبر می دهند، اما هنوز بوق زدن های بی مورد و متوالی، استفاده غیرمجاز از نور بالا، لجبازی با دیگر رانندگان، مسدود کردن راه، سبقت از سمت راست، بی توجهی به چراغ راهنما، توقف در محل های غیرمجاز و در عرض خیابان ها، تجاوز به خط عابر پیاده، عدم استفاده از راهنما و عدم رعایت فاصله قانونی با خودروی جلویی، انجام حرکات نمایشی و بیرون انداختن زباله از خودروها با وجود بالا رفتن مدل خودروها که می تواند نشانه تمکن مالی صاحبان آنها باشد، به وفور در خیابان ها دیده می شود که آزاردهنده است.

کیانیان در این باره توضیح می دهد: «شیوه رانندگی افراد، وضعیت روانی آنها را نشان می دهد، افرادی که احساسی رانندگی می کنند، بوق می زنند، فحاشی می کنند، فکر می کنند افراد زرنگی هستند، اما از ضعف شخصیت رنج می برند، این افراد معمولا در سایر مقاطع زندگی هم دچار خلأ شخصیتی هستند و حس انتقامجویی دارند. ما مردم ایران که برای ورود همزمان به یک اتاق، بارها به هم تعارف می کنیم که شما بفرمایید، در هنگام رانندگی حس می کنیم حق مان خورده شده و هر طور شده نباید اجازه بدهیم خودروی دیگر از ما سبقت بگیرد یا جلوتر از ما حرکت کند.»

در بزرگراه همت صبح یک روز تابستانی، ترافیک روان است، اما خودروها شانه به شانه هم حرکت می کنند. یک خودروی پژو با سرعت ۴۰ کیلومتر در خط سبقت حرکت می کند. راننده در حال صحبت با گوشی همراه است و به چراغ خودروی پراید که از او می خواهد به راست برود تا او سبقت بگیرد توجه نمی کند. مکالمه راننده پژوه تمام می شود، پراید از سمت راست سبقت می گیرد و راننده پراید ناسزا می گوید، پژو پا را به پدال گاز فشار می دهد و از پراید جلو می زند، جلویش می پیچد و تنها برای لجبازی سرعتش را کم می کند. پراید که بسرعت در حال حرکت بوده یکباره ترمز می کند و به پشت پژو می کوبد و… .


نظری وارد نشده است، شما اولین باشید ...